نگاهي دقيق به جرم خيانت در امانت
تعريف خيانت در امانت در قانون مجازات اسلامي ايران
با تصويب قانون مجازات اسلامي سال ۱۳۷۵ماده ۶۷۴ به جرم عام خيانت در امانت و ماده ۶۷۳ به سوء استفاده از سفيد مهر و ماده ۵۹۶ به جرم سوء استفاده از ضعف نفس اشخاص تشخيص داده شده.آنچه كه اين قانون در تعريف خيانت در امانت دانسته در ماده ۶۷۴ قانون تعزيرات بدين شكل عنوان شده: (هرگاه اموال منقول يا غيرمنقول يا نوشتههايي از قبيل سفته چك و نظاير آن به عنوان اجاره يا امانت يا رهن يا براي وكالت يا هر كاري با اجرت يا بي اجرت به كسي داده شده و بنا بر اين بوده است كه اشيا مذكور مسترد شود يا به مصرف معيني برسد،شخصي كه آن اشيا نزد اوست به ضرر مالكين آنها استعمال يا تصاحب يا تلف يا مفقود نمايد به حبس از شش ماه تا سه سال محكوم خواهد شد.)
قانونگذار درماده ۶۷۴ براي جلوگيري از فرار خائنين از مسئوليت به بهانه اينكه اساساً عقدي بين آنها و مالك يا مال منعقد نشده و يا اينكه آن عقد باطل بوده است خود را از محدوده عقد و سپرده شدن مال براي هر كاري با اجرت يا بي اجرت را مبناي تحق در امانت دانسته است.
بنابراين باربر يا راننده تاكسي كه در مقابل اخذ اجرت مال ديگري را حمل ميكند براي كمك به دوست خود و بدون اخذ هيچ اجرتي مال او را در اختيار ميگيرد ممكن است با وجود ساير شرايط ارتكاب جرم خيانت در امانت محكوم شوند.
همچنين به كار رفتن عبارت هر كاري با اجرت يا بي اجرت در متن قانوني ميتواند قريني باشد بر اينكه عقود ديگري غير از ۴عقد عنوان شده در ماده قبيل عاريه نيز ميتوانند مبناي تحقق جرم خيانت در امانت قرار گيرند. بنابراين هرگاه در عقد عاريه مستعير (عاريه گيرنده) عاريه را تلف نمايد تحقق جرم خيانت در امانت بعيد به نظر نميرسد. به عبارت ديگر حتي اگر چهار عقد مذكور در ماده قانون را انحصاري بدانيم باز ميتوانيم مواردي مثل آنچه كه فوق ذكر شد را با استناد به اينكه در اين گونه موارد مال براي كار با اجرت يا بي اجرت در اختيار ديگري قرار داده شده و بنابر استرداد يا به مصرف معين رساندن آن بوده مشمول احكام راجع به خيانت در امانت بدانيم .
مقايسه جرم كلاهبرداري و خيانت در امانت
با توجه به در نظر گرفتن دو جرم خيانت در امانت و كلاهبرداري مي توان گفت ويژگي مشترك بين اين دو جرم آن است كه هر دو در مورد قرباني از روي اراده و اختيار به ميل خود مالش را در اختيار مجرم قرار ميدهد، برخلاف سرقت موضوع ربودن مال با استفاده از غفلت يا غيبت مالك آن مطرح نيست.
علي رغم اين وجه اشتراك دو تفاوت نيز بين اين دو جرم وجود دارد:
۱.اولين تفاوت بين اين دو جرم آن است كه كلاهبرداري برخلاف خيانت در امانت مشتمل بر اغفال و فريب قرباني است يعني كلاهبردار با صحنه سازي و انجام مانورهاي متقلبانه را فريب ميدهد و بدين وسيله رضايت وي را نسبت به كلاهبردار جلب ميكند.در صورت فقدان اين شرط اساسي جرم كلاهبرداري به وقوع نخواهد پيوست با آن كه در خيانت در امانت قرباني بدون اينكه مانور يا صحنه سازي متقابانهاي از سوي مجرم انجام شده باشد به ميل خودش اختيار مجرم قرار ميدهد. بنابراين در حالي كه جرم كلاهبرداري به محض اخذ مال از سوي كلاهبردار ارتكاب مييابد در خيانت در امانت معمولا اعمالي كه مجرم پس از اخذ مال بر روي آن انجام ميدهد موجب تحقق جرم ميگردد.
۲.تفاوت دوم كه بين دو جرم كلاهبرداري و خيانت در امانت وجود دارد به عنصر نتيجه مربوط ميشود در واقع انتفاع مجرم يا شخص مورد نظر وي شرط تحقق كلاهبرداري است به طوري كه اگر كسي به قصد انتقام جويي از ديگري با صحنه سازي باعث شود كه وي مال خود را ارزان در بازار به فروش رسانيده و از اين راه متضرر شود وي را نميتوان كلاهبردار دانست زيرا خود او نسبت به خريد آن مال اقدامي نكرده و در نتيجه انتفاعي براي او حاصل نشده است. در جرم خيانت در امانت چنين شرطي ضروري نيست بنابراين اميني كه مال مورد امانت را عمداً تلف ميكند مرتكب مرتكب جرم خيانت در امانت ميشود هر چند خود انتفاعي از اين كار نميبرد.
مجازات جرم خيانت در امانت
مجازات اصلي : مجازات اصلي جرم خيانت در امانت به موجب قانون تعزيرات مصوب سال ۱۳۷۵در ماده ۶۷۴ شش ماه تا سه سال حبس تعيين شده است.تعيين مجازات حبس براي خائن در امانت با موازين فقهي نيز سازگار ميباشد.
مجازاتهاي تبعي و تكميلي : با توجه به اينكه جرم خيانت در امانت نيز مثل كلاهبرداري يك جرم قابل تعزير محسوب ميشود و همچنين با نگاه به اينكه مجازاتهاي تكميلي طبق ماده ۲۳ قانون مجازات اسلامي ۱۳۹۲ در مورد محكوميت ها به مجازاتهاي تعزيري از درجه ۶ تا درجه يك و مجازاتهاي طبعي طبق ماده ۲۵ قانون مذكور براي حبسها از درجه يك تا درجه ۵ پيشبيني شده است مجازات خيانت در امانت هم در اين محدوده قرار ميگيرد.
منبع: گروه حقوقي دارتوت
برچسب: